ناخاطرات (20)

 آموخته ها و اندوخته های وکیل

ناخاطرات (20) 

علی صابری

 

پیشکش به دوست دیرین و یار زمان دانشگاه دکتر حسن آقایی فر که دادرسی را برگزیده و چهره شد. امید که پایدار باشد و ماندگار شود .

1-    چهارشنبه 4 آذر ماه 1394 به همراه همکارم هادی غفوری در اجرای وظیفه و تکلیف شورای شهری خویش قرار بود به شهرداری منطقه 18 بروم ، چندروز پیش از آن شنیده بودم حسن آقایی فر که ورودی سال 70 دانشگاه تهران است و به دلیل شاعر مسلکی بیش از دیگران در دوره خویش شناخته شده بود و همین روحیه باعث شده بود انواع و اقسام بلا و فرازونشیب را بچشد وارد دستگاه قضا شده ، محمد صادقی معاون اداره حقوقی شهرداری تهران با شگفتی از اینکه من این مطلب را نمی دانم گفته بود که همان دادیاری که در دادسرای ارشاد برای احترام به وکلا اعلامیه زده بود و آن قرار منع پیگرد معروف را صادر کرده بود و شیوه رسیدن به دلیل را ملاک و معیار دانسته بود و کلی در فضای مجازی مورد توجه قرارگرفته بود حسن خودمان است. موضوع را به خاطر آوردم اما ندانسته بودم که دادیار که بوده، آخرین خبری که از حسن داشتم خدمت در اداره حقوقی شهرداری بود تو نگو که او تغییر مسیر داده و دادرسی را برگزیده، قسمتم نبود یا کانونی ها کم لطف بودند که خبرم نکردند برای تقدیر از دادیار حاضر باشم . همه می دانند روحیه نقد دادرسی و دادرسان 15 سالی است در من وجود دارد آن هنگام که محیط مجازی نبود پله های دادگستری را بالا و پایین می رفتم تا دادنامه یا تصمیم قضایی بیابم و بنویسم . خوب ها را قدردان باشم و بدها را یاری کنم تا به مسیر درست بازگردند . تصمیمات آقایی فر از آن خوبهاست، پس شال وکلاه کردم و به دیدنش رفتم. روحیه شاد و مثل همیشه دستش پر از واکاوی و دانش، از دردسرهایش گفت برای اینکه به نظام دادرسی وارد شود، قرار بوده در دادسرای فرهنگ و رسانه بنشیند یا دادرس دادگاههای حقوقی شود اما سر از دادسرای ارشاد درآورده و پس از آن کارهای شایسته، خودِ رئیس قوه علیهش اعلام تخلف کرده از جمله آنها عکس گرفتن با وکلا، البته که ترکش نشده بود و با من نیز عکس گرفت. اینها را گفتم تا بگویم هنگام ردو بدل شدن حرفها وی با لطفی که امیدوارم شایسته آن باشم به پرونده خونهای آلوده اشاره کرد و مرا به دلیل جریان سازی در حقوق ایران با همان یک پرونده قدردان شد اما تعارف نکنیم دو دادنامه پیوست این نوشته را بخوانیم و ببینیم جرقه کوچکی که در حقوق ایران در مبحث مسئولیت مدنی زده شده بود چگونه نابود شد هدف نابودی و از میان برداشتن هر وکیلی که کار اجتماعی کند و روزمره نگاه و زندگی نکند.

2-    آن همه استدلال در دادنامه شعبه 1060 دادگاه کیفری تهران در سال 83 به قلم سعید نصیرایی و سپس تر در شعبه 1 دادگاههای حقوقی تهران به قلم مسعود امرایی فر کجا و این خشک و تری که در این دادنامه های تازه است کجا؟! آموزه اثبات از راه حذف فرانسوی ها و سبر و تقسیم فقه خودمان در بیان رابطه سببیت کجا و این نا استدلال ها کجا؟ آن همه آموزه نویسی در مسئولیت دولت و تقصیر سازمانی کجا و این استناد به اینکه چون مبتلا پس از سال 76 بدنیا آمده یا ... کجا ؟ آن همه تکیه بر طرق اطلاع و استناد به جامعه آماری و خیلی چیزهای دیگر کجا و این نشان و انگ زدن به مبتلایان که هپاتیت و ایدز را از جای دیگر گرفته اند... کجا؟ خواهان های این پرونده ها افزون بر جبران نشدن خسارت نشان دار نیز می شوند انگار خطایی کردند و بیمار شده اند. در مستند ایدز سیما نیز بیمار بر خطای اخلاقی خویش تاکید می کند و بخشش اجتماعی را می جوید انگار نه انگار که موج اول ایدز در ایران از خون آلوده بود، من نگفتم محمدمهدی گویا معاون وقت وزارت بهداشت گفت. باید دستهایمان را در برابر دکتر علی آریایی پور و دیگر شاگردان دکتر عباس کریمی که در محیط مجازی بحث مسئولیت مدنی ناشی از انتقال خون را طرح کرده و هنگام ورود وزیر خارجه حقوقی و نه سیاسی بر امکان یا عدم امکان مطالبه خسارت از آن دولت قلم زدند بالا ببریم و بگوییم ما تسلیمیم. همه آموزه ها درست اما در عمل وقتتان را تلف نکنید دوستان، قوه قضائیه پس از 2000 دادنامه بر حقانیت آسیب دیدگان به راه که نه به بی راهه برگشته و کج راه را در پیش گرفته، تازه مبتلایان به دلیل وضعیت مشابه که در تعیین رابطه سببیت نیز مؤثر بوده را به این سال و آن سال بخش می کند مگر نه آنکه همه آنها به دلیل بیماری مادرزاد مشترک ناچار به استفاده از فرآورده خونی هستند، مگر نه آنکه دولت یگانه منبع تأمین محصولات خونی است و مسئولیتش را از سال 85 به این سو بیمه کرده ؟! پس چگونه پس از 2000 دادنامه تازه تاریخ ابتلاء ملاک تشخیص می شود؟! و خیلی چیزهای دیگر که توان قلم زدن بیش از این را از من میگیرد . پیش تر گفتم و نوشتم و خواهش کرد که دیگر وکلا و همکارانم وارد شوند و به عنوان حرکتی مدنی فکر کنند این پرونده خودشان است تجدیدنظرخواهی بنویسند ،اعتراض کنند،به چالش کشند و ....

 

اینک متن دادنامه ها

پرونده کلاسه 8909980226100651 شعبه 1 دادگاه عمومی حقوقی مجتمعقضایی شهید بهشتی تهران تصمیم نهایی شماره 9409970226100897

خواهان: خانم ز.ی

خواندگان: 1- وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی 2-سازمان انتقال خون ایران

خواسته:مطالبه خسارت

رای دادگاه

در خصوص دادخواست آقای علی صابری به وکالت از خانم ز.ی به طرفیت 1- وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی 2-سازمان انتقال خون ایران به خواسته جبران خسارت مادی و معنوی ناشی از ابتلاء موکل به بیماری هپاتیت و جبران هزینه های درمان گذشته و حال و آینده مقوم به 000/500/10 ریال دادگاه با بررسی اوراق پرونده و مدارک ابرازی و نظریه هیات سه و پنج نفره کارشناسان خواهان از سال 81 با تشخیص بیماری نارسایی کلیوی تحت درمان قرار گرفته و از خون و فرآورده های خونی استفاده نموده است و در سال 82 متوجه ویروس هپاتیت C شده است در حالیکه استفاده خون های آلوده و فرآورده های آن در سال 1376توسط سازمان بازرسی کل کشور جلوگیری و آزمایشات اجباری بر روی فرآورده های خونی انجام شده است و اعتراض موجه و مدلل نسبت به هیات پنج نفره به عمل نیامده است بنابراین دادگاه دعوی خواهان را به لحاظ فقد ادله اثباتی بر انتساب بیماری به خواندگان غیروارد تشخیص و به استناد ماده 197 از قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بی حقی صادر و اعلام می نماید. رای صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد/

دادرس شعبه اول محاکم حقوقی تهران –احمد همتی کلوانی

 

پرونده کلاسه 9209980226100493 شعبه 1 دادگاه عمومی حقوقی مجتمعقضایی شهید بهشتی تهران تصمیم نهایی شماره 9409970226100893

خواهان: آقای پ.ق

خواندگان: 1- وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی 2-سازمان انتقال خون ایران

خواسته:مطالبه خسارت

رای دادگاه

در خصوص دادخواست آقای علی صابری به وکالت از آقای پ.ق به طرفیت 1- وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی 2-سازمان انتقال خون ایران به خواسته جبران خسارت مادی و معنوی ناشی از ابتلاء موکل به بیماری هپاتیت و جبران هزینه های درمان گذشته و حال و آینده مقوم به 000/500/50  ریال دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده و نظر به اینکه استفاده از خون و فرآورده های خونی آلوده در نمیه دوم سال 1376 توسط سازمان بازرسی کل کشور ممنوع اعلام شده و خواهان در تاریخ موخر بر آن از خون استفاده نموده است و مفاد نظریه هیات کارشناسان به شرح مذکور به طرفین ابلاغ و اعتراض موجه و مدلل که موجبات ارجاع به هیات بالاتر را فراهم نماید  به عمل نیامده است بنابراین دادگاه دعوی خواهان را غیروارد تشخیص و به استناد ماده 197 از قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بی حقی صادر و اعلام می نماید. رای صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد/

دادرس شعبه اول محاکم حقوقی تهران –احمد همتی کلوانی

 

دکتر علی صابری 2877 بازدید 1394/09/21 0 نظر

دیدگاه کاربران

;





;

شبکه های اجتماعی

رفتن به بالا

لطفا کمی صبر کنید ...